Web Analytics Made Easy - Statcounter

تحقیقات نشان می‌دهد تنبلی چشم یکی از علل نابینایی و کم‌بینایی خفیف تا شدید است؛ به طوری که تنبلی چشم شایع‌ترین علت نابینایی یک چشمی در افراد زیر ۲۰ سال و دومین علت کاهش بینایی در کودکان است.

به گزارش ایسنا، تنبلی چشم کاهش دید یک‌طرفه و گاهی دوطرفه است که حتی با اصلاح عیب انکساری و رفع مشکلات ساختمانی چشم بر طرف نشده و ادامه می‌یابد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آمارها نشان می‌دهد که شیوع آمبلیوپی در جهان ۲ تا ۵ درصد است که در ایران شیوع این بیماری ۱/۲ درصد برآورد شده است.

تنبلی چشم با تشخیص به موقع قابل درمان است، در حالی که اگر به موقع تشخیص داده و درمان نشود، فرد را از یک یا هر دو چشم بسیار کم‌بینا و نابینا خواهد کرد. چشمان بعضی از کودکان با آن که سالم و طبیعی به نظر می‌رسند اما از سلامتی و دید کافی برخوردار نیستند. رشد و تکامل مرکز بینایی در مغز، از دوران جنینی تا حدود ۱۰ سالگی ادامه دارد، اما حداکثر سرعت رشد آن تا ۳ سالگی است.

نتیجه تکامل دستگاه بینایی در این دوران، دید واضح و کامل است. در این مدت، بخصوص در ۳ سال اول زندگی، هر عاملی که باعث اشکال دید در یک یا هر دو چشم کودک شود، رشد و تکامل دستگاه بینایی را متوقف می‌کند و در نتیجه باعث کاهش میزان بینایی کودک می‌شود. به عبارتی دیگر معنی امکان دارد چشمی که از نظر ظاهر کاملاً طبیعی است از بینایی کامل و طبیعی برخوردار نباشد.

در صورتی که اشکال دید کودک، قبل از ۵ سالگی تشخیص داده شود و تحت درمان قرار گیرد حتی اگر چشم در این مدت تنبل شده باشد، با درمان به موقع، بینایی کامل به دست می‌آید. بهترین سن برای درمان تنبلی چشم زیر ۵ سالگی است.

هر چه درمان چشم تنبل بیشتر به تاخیر بیفتد، احتمال به دست آوردن بینایی کامل کمتر می‌شود، به طوری که پس از ۷ تا ۱۰ سالگی، درمان هیچ تاثیری در بینایی نخواهد داشت.

شایعترین عوامل ایجادکننده تنبلی چشم

۱- در نزدیک‌بینی، دوربینی و آستیگماتیسم، اگر دید هر دو چشم بسیار کم باشد، هر دو چشم و اگر تفاوت دید آنها زیاد باشد، چشم ضعیف‌تر نمی‌تواند تصویر واضحی از اشیاء دریافت کند و دچار تنبلی می‌شود.

2- اشکالات مادرزادی در ساختمان چشم، مانند آب مروارید (کاتاراکت) و پایین‌افتادگی پلک باعث می‌شود که چشم نتواند تصویر واضحی از اشیاء دریافت کند و به تدریج دچار تنبلی شود. در مورد کاتاراکت بهترین درمان، «عمل جراحی» است که اگر پس از تولد تا ۳ ماهگی هر چه سریعتر صورت گیرد، نتیجه بهتری خواهد داشت، اما پس از ۳ ماهگی، نتیجه جراحی چندان رضایت‌بخش نخواهد بود.

3- لوچی یا «انحراف چشم» نیز می‌تواند باعث دوبینی شده و در نتیجه تصویر واضحی روی شبکیه چشم تشکیل نشود. به این ترتیب مغز به تدریج برای حذف دوبینی، تصویر چشم منحرف را حذف کرده و تنبلی چشم ایجاد خواهد شد.

پیشگیری و درمان

تنها راه پیشگیری از تنبلی چشم تشخیص به موقع عوامل ایجادکننده آن است و از آنجا که بسیاری از این عوامل برای خانواده‌ها ناشناخته است، چشم همه کودکان باید حداقل ۳ بار قبل از دبستان در زمان‌های مختلف مانند ۳ تا ۴ ماهگی، ۲ تا ۳ سالگی و ۵ تا ۶ سالگی معاینه شود.

همچنین اگر کودکی انحراف چشم دارد، والدین باید به محض تشخیص، او را نزد متخصص برده و تحت درمان قرار دهند. درمان تنبلی چشم معمولاً بستن چشم سالم است تا چشم تنبل به کار بیفتد و تنبلی آن برطرف شود.

مدت بستن چشم را متخصص تعیین می‌کند و در فواصل مشخص نیز باید به وسیله متخصص معاینه شود. اما گاهی اوقات برای درمان، عینک و در بعضی موارد جراحی توصیه می‌شود اگر تنبلی چشم بر اثر بیماری‌های مادرزادی مانند آب مروارید، پایین افتادگی پلک یا عیوب ساختمانی ایجاد شده باشد، باید قبل از ۳ ماهگی درمان شود و اگر به علت‌های دیگر به وجود آمده باشد، درمان قطعی و موثر تا قبل از ۵ سالگی امکان‌پذیر است و پس از آن، درمان معمولاً نتیجه خوبی ندارد.

گاهی اوقات مدت درمان چند سال است. در این صورت والدین کودک باید استقامت، پشتکار و حوصله لازم را داشته باشند و از رفت و آمد مرتب نزد متخصص و سایر مشکلات جنبی آن خسته نشوند. بنابراین پیگیری درمان و رعایت تمامی توصیه‌های متخصص تا سن ۱۰ سالگی ضروری است.

در همین راستا،‌ والدین با رعایت نکاتی می‌توانند به سلامت بینایی فرزندشان کمک کنند؛ قبل از دبستان ۳ بار در سنین ۳ تا ۴ ماهگی، ۲ تا ۳ سالگی و ۵ تا ۶ سالگی جهت معاینه چشم کودک خود اقدام کنند.

در صورت مشاهده انحراف (لوچی) در چشم کودک، او را نزد متخصص ببرند و اگر متخصص توصیه کرد چشم کودک را ببندند، طبق دستور او عمل کنند  و چشم کودک را کمتر یا بیشتر از زمان تعیین شده نبندند.

در صورت تجویز عینک توسط متخصص، کودک را به استفاده دائمی از آن تشویق و طبق دستور عمل کنند.

در صورت تشخیص تنبلی چشم، حتما تا پایان ۱۰ سالگی پیگیر وضعیت بینایی و تغییرات عیوب انکساری چشم کودک باشند و مطمئن باشند معاینه دید کودکان در مهدهای کودک، آمادگی‌ها و پایگاه‌های سنجش بینایی توسط افراد آموزش‌دیده انجام خواهد شد.

تنبلی چشم هیچ علامتی ندارد و شکایتی از طرف کودک ایجاد نمی‌کند. از همین رو در صورت مشاهده، اختلال بینایی، ظاهر غیر طبیعی چشم مانند مردمک سفید، قرمزی چشم‌ها و حوادث چشمی کودک خود را نزد ‌بینایی‌سنج یا چشم پزشک ببرید.

همچنین صورت کودک خود را همیشه تمیز نگهدارید و از ریختن هر گونه دارو در داخل چشم‌ها بدون تجویز پزشک جداً خودداری کنید.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: طرح پیشگیری از تنبلی چشم کودکان 3 تا 6 سال تنبلي چشم تهران پليس شهرداري تهران شوراي شهر تهران تنبلی چشم دو چشم ۱۰ سالگی چشم کودک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۷۴۷۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!

 عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیده‌ای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگان‌گیر حس هم‌دلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست‌؟ 

  ما - والدین که فرزندان‌مان را مال خود و نه از خود می‌دانیم - با این فرشتگان معصوم کاری می‌کنیم که بی‌شباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و هم‌دلی با گروگان‌گیران که برخی از مدارس ابتدایی‌اند.  

   این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی می‌سپارند که با جان و جسم کودکان‌شان چون یک‌ گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت هم‌کاری را  نشان می‌دهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(‌شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع می‌شوند. 

 قبلاً مطلبی با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند کشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد و مقایسه ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ الی ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه بار است و در گذر زمان باعث فرسودگی کودکان در بستر آموزش می‌شود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیلکرده اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون  دچار اسپاسم عضلانی شده بود و کودکی اش به تاراج رفته بود!  چند نکته به اختصار در باب این پدیده عرض می کنم:

۱. اگر پدران سنت زده ما خطاب به معلمان می گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان اش مال من " ؛ این روز ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر از این برخوردها را به مدارس فرزندانشان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!

۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه)  و غیره.

اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند!  از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!  


۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه‌ دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!

۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست! 

۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد ! 

۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!

  ۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است! 

   پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پدیده Disinfomedia؛ تهدیدی در خلأ آموزش سواد رسانه‌ای آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

دیگر خبرها

  • راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
  • والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
  • رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی: فقط ۱۰ درصد پزشکان از شغل خود راضی هستند
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ فرزندتان را به ربات آزمون دهنده تبدیل نکنید!
  • ارائه ۱۰ میلیارد تومان خدمات از سوی کمیته امداد در سال گذشته
  • سنجش بینایی بیش از ۱۶۲ هزار کودک سال گذشته در آذربایجان‌غربی
  • سنجش بینایی بیش از ۱۶۲ هزار کودک در آذربایجان‌غربی
  • با «کودک استرسی» چگونه برخورد کنیم؟
  • چرا ایرانی‌ها بیشتر سنگ کلیه می‌گیرند؟/ شایع‌ ترین بیماری های اورولوژی در کشور